کنترل بارداری به من اجازه داد وقتی آماده بودم، نه یک لحظه قبل، مادر شوم

من واقعاً عاشق آزادی ای هستم که کنترل بارداری برای زنان ایجاد کرده است. اینکه بتوانید زندگی خود را در دستان خود بگیرید و تصمیم بگیرید که چگونه زندگی کنید – و انتخاب کنید که آیا و چه زمانی می خواهید تولید مثل کنید – شگفت انگیز است. من بسیار سپاسگزارم که این انتخاب را داشتم، و این به من آزادی بسیاری داد تا بدون ترس از بارداری ناخواسته، هر زمان که می‌خواهم، آنچه را که می‌خواهم انجام دهم. به‌خاطر قرص، اکنون می‌توانم از مادر شدن با شرایطم لذت ببرم و به همین دلیل بسیار خوشحالم.



منبع

من از 16 سالگی به عنوان راهی برای کاهش درد برخی از گرفتگی‌های قاعدگی وحشتناک شروع به مصرف داروهای ضد بارداری کردم. (بعضی روزها فقط می خواستم مریض را به مدرسه دعوت کنم و با یک پد گرمکن در رختخواب دراز بکشم.) خوشبختانه کنترل بارداری جواب داد و درد من به تدریج کاهش یافت و پریودم فوق العاده قابل پیش بینی شد. اما با گذشت زمان، کنترل بارداری را کمتر به عنوان راهی برای کنترل درد و بیشتر راهی برای محافظت از خود در برابر بارداری ناخواسته دیدم.

اشتباه نکنید: من می دانستم که 100% می خواهم یک روز مادر شوم. اما یک مادر نوجوان؟ به هیچ وجه.

من به عنوان یک مادر جدید، برای قرص بسیار سپاسگزارم. به لطف قرص، من توانستم مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرم و زمانی که واقعاً احساس آمادگی کردم، فرزندم را به پایان برسانم. 34 ساله بودن برای اولین بار بسیار عالی است. اگر در 20 سالگی باردار شده بودم، به هیچ وجه این آمادگی را نداشتم – از نظر روحی، جسمی، عاطفی یا مالی. بعد از اینکه آنها را انجام دادم، اکنون پختگی، صبر و امنیت بیشتری دارم.

اکنون، در 34 سالگی، پیرتر، عاقل تر و بالغ تر هستم. من در خانه ای زندگی می کنم که من و شوهرم خریده ایم. ما امنیت مالی داریم که هرگز در دهه 20 زندگی ام که از دانشگاه خارج شدم، نداشتم. و ما یک پسر بچه 4 ماهه زیبا داریم که برای من همه چیز است. من او را خیلی دوست دارم.

وقتی شروع به رابطه جنسی با دوست پسر دبیرستانی و سپس دانشگاهی ام کردم، می دانستم آخرین چیزی که می خواستم این بود که باردار شوم. من در اواخر نوجوانی بودم و باردار شدن برای من غیرقابل مذاکره بود. می‌دانستم که می‌خواهم دانشگاه را تمام کنم، کاری پیدا کنم که به آن علاقه داشته باشم و تمام کارهایی را که جوانان می‌توانند انجام دهند، بدون اینکه احساس کنند به کودکی وابسته هستند را انجام دهم که برایش آماده نیستم.

من می‌خواستم به دنیا سفر کنم و چیزهایی را که هرگز ندیده‌ام کشف کنم، غذاهایی بخورم که هرگز امتحان نکرده بودم، و با مردم ملاقات کنم و فرهنگ‌هایی را که به آنها علاقه داشتم کشف کنم. در 20 سالگی به تنهایی به مکان‌های زیبا سفر کردم – تایلند، ایتالیا، اسپانیا، و چین – با تمام آزادی در جهان. من توانستم کار کنم، بدهی های دانشجویی را پرداخت کنم و به تنهایی در آپارتمان زندگی کنم، زیرا توانایی مالی آن را داشتم. اگر مامان مجرد بودم آیا می توانستم این کار را با یک نوزاد انجام دهم؟ واقعا شک دارم!

تونستم هر کاری که دوست داشتم انجام بدم. من توانستم از آزادی و جوانی کامل خود لذت ببرم. هر زمان که بخواهم می توانستم به سینما یا قرار ملاقات بروم. می توانستم تا دیروقت بیدار بمانم یا هر چه زودتر بخوابم. من می‌توانم یک سفر آخر هفته به لاس‌وگاس را با دوستانم رزرو کنم – همه اینها بدون نیاز به دو بار فکر کردن.