آره موضوع همینه نگرش شما به موسیقی تغییر می کند. قبلاً این موضوع لذت بردن بود، اما بعد به درس خواندن تبدیل شد. زمانی که در حین فیلمبرداری به موسیقی او گوش میدادم، بیشتر در مورد مطالعه چیزهایی بود که ممکن بود از دست داده باشم یا سعی کنم چیزی عمیقتر در موسیقی پیدا کنم. خوشبختانه، حالا که یک سال از فیلمبرداری ما می گذرد، می توانم دوباره از موسیقی لذت ببرم!
چگونه در پایان روز خود را از ویتنی جدا کردید؟
من بیشتر شبیه او را از این جهت احساس می کنم که او مجبور شد بخشی از خودش را با مردم به اشتراک بگذارد و من هم همین احساس را دارم. این کار عوارضی دارد و مواجهه عمومی است که سایه متفاوتی به تجربه میافزاید. در نهایت، من فقط می خواهم عمل کنم. من میخواهم داستانها را به اشتراک بگذارم و چیزهایی بسازم، و فکر میکنم اینجاست که من و ویتنی اشتراکات زیادی داریم.
پدرم به من آموخت که وقتی انرژی یا اضطراب زیادی دارید، باید آن را از خود دور کنید. هر وقت با پدرم تلفنی میکنم، او دقیقاً میگوید: «تکان بده». بنابراین من حرکت می کنم و می رقصم و آواز می خوانم. خوشبختانه، پولی بنت تمام مدت آنجا بود و ما یک میخانه محلی مورد علاقه داشتیم که برای رفع فشار از آن بازدید می کردیم. ما حتی یک کلمه رمز برای آن داشتیم.
خارج از مجموعه، آیا زیاد به ویتنی هیوستون گوش دادید، یا چیزی بود که می خواستید چیزی جز ویتنی بشنوید؟
با اولین دستمزد بزرگتان چه خریدید؟
آیا لباس مورد علاقه ای از فیلم داشتید؟
بی سر و صدا من در پیلاتس، پیاده روی، خرید غذای خوب و خریدهای کلاسیک علاقه زیادی دارم. اگر کار نکنم، می خوابم عشق تخت من و به ایجاد محیط مناسب تخت بسیار افتخار می کنم، فقط در صورتی که لازم باشد چند روز آنجا باشم. این یعنی تعداد زیادی بالش، و من به تازگی یک پتوی سنگین خریدم که برای من معجزه می کند. من شعله ور اضطراب می شوم و واقعاً به من کمک می کند احساس امنیت و زمین گیر بودن کنم. در حال حاضر، من به دنبال رختخواب مناسب و یکی از آن رویه های تشک و لحاف پر از یک هتل هستم. من می دانم که این فوق العاده آرزویی است. میشه بگی من خیلی به این موضوع علاقه دارم؟ [Laughs]
آیا صحنه ای وجود داشت که از نمایش آن عصبی بودید؟
وقتی بازیگری نمی کنید، دوست دارید وقت خود را چگونه بگذرانید؟
اولین کارم کار تئاتر بود و با اولین دستمزدم یک ژاکت دوچرخه سواری خریدم. از TopShop بود و از چرم بازیافتی ساخته شده بود. قهوهای است و دارای پارگی است – واقعاً شیک و باحال است. من هنوز آن را تا به امروز دارم.
آیا احساس می کنید که شما و ویتنی شباهت هایی دارید؟
صحنه هایی که ویتنی روزهای سختی را پشت سر می گذارد و به پایین ترین حد خود می رسد واقعا چالش برانگیز بود. من متوجه شدم که کمی از آنها دوری می کنم زیرا برای یکی، آماده شدن برای آنها بسیار سخت است، و همچنین نمی خواهید فکر کنید که کسی که خیلی دوستش دارید و برای مدت طولانی مجبور به تحمل چنین دردهایی شده است. این صحنه ها واقعا سخت بود.
خیلی خوب بود! من واقعا فکر می کنم لباس مورد علاقه من لباس چرمی از موزیک ویدیو “این درست نیست، اما خوب است” بود. این اولین موزیک ویدیویی است که به یاد میآورم در جوانی تماشا کردم، و این نگاه برای من بسیار نمادین بود.