ملانی لینسکی: مردم اغلب به من برچسب فردی فروتن می زنند. من گاهی خیلی خجالتی هستم من کمی اضطراب اجتماعی دارم. من نرم صحبت می کنم. اما من کاملاً وحشی هستم. من فکر میکنم که برچسب زدن به عنوان فردی که بهعنوان یک فرد هشیار است، از نظر زندگی شخصی و حرفهای من سختترین کار بوده است.
در زیر، لینسکی درباره این برچسب اشتباهی که به او داده شده، پاسخ او به افرادی که ادعا میکنند «بدن او مناسب نیست» برای بازی در نمایش آخرالزمان زامبیها، و نقشی که آرزو میکرد میگرفت اما نشد، صحبت میکند.
زرق و برق: آیا برچسبی در زندگی تان به شما داده شده است که بر احساس شما نسبت به خودتان، چه خوب و چه بد، تأثیر بگذارد؟
از بچگی خیلی جابجا شدیم. وقتی من به دنیا آمدم پدرم دانشجوی پزشکی بود، بنابراین او در حال تحصیل بود و به دانشگاه های مختلف می رفت. و سپس او در حال انجام اقامت خود بود، بنابراین من همیشه بچه جدید مدرسه بودم. سخت بود. من خجالتی بودم. فقط یادم میآید که بچههای دیگر مرا طرد میکردند و احساس تنهایی میکردند، اما احساس میکردند: «این خیلی ناعادلانه است. شما حتی وقت نگرفته اید که ببینید ممکن است من جالب باشم یا خیر.» من هیچ وقت بچه ای نبودم که در مرکز توجه باشم. من هرگز نمی خواستم باشم، اما همیشه این حس را داشتم که مردم بخواهند من را در سطحی عمیق بشناسند که احساس کنم درک می کنم.
منبع
از زمانی که ملانی لینسکی اولین حضور خود را روی پرده در سال 1994 انجام داد موجودات بهشتی، این بازیگر به عنوان قاتل نوجوان، پائولین پارکر، حرفه خود را بر اساس بازی در نقش زنان پیچیده بنا کرده است. مهم نیست که نقش چقدر بزرگ یا کوچک است – از طرف یک خواهر ناتنی نه چندان شیطانی همیشه بعد به رهبر با صدای نرم یک جنبش انقلابی در آخرین ما– بازیگر ویژگی های به ظاهر متناقضی را در شخصیت های خود می یابد و آنها را با دقت و ظرافت در هم می آمیزد. زنانی که لینسکی به تصویر می کشد، خشمگین، پرورش دهنده، ترسناک، قوی هستند – بیشتر اوقات، همه موارد فوق هستند.
این ویژگیها مطمئناً همه در Shauna وجود دارد، بازمانده سقوط هواپیما به خانهداری بیحوصله تبدیل به قتل شد که لینسکی با تحسین منتقدان بازی کرد. ژاکت زرد. در فصل دوم سریال پرطرفدار Showtime، که در 24 مارس بازمیگردد، آنها حتی بیشتر تقویت میشوند، زیرا Shauna با عواقب چاقو زدن معشوقش پس از اینکه او (به اشتباه!) فکر میکرد که او دارد باج میگیرد، مقابله میکند.
لینسکی میگوید: «فصل گذشته، شاونا در حال فرو بردن انگشتان پا در آب انجام کار غیرقانونی بود. زمانی که او کسی را کشت، واقعاً یک قوطی کامل کرم را باز کرد که او انتظار نداشت با آن مقابله کند. او برای مدت طولانی سرکوب می کرد، سرکوب می کرد، سرکوب می کرد. این فصل درباره کنار آمدن او با گذشته اش است. ما او را میبینیم که سعی میکند با این که چقدر از این احساس خطر لذت میبرد – و چقدر به آن نیاز دارد دست و پنجه نرم کند. برای من، کار کردن با آن چیزهای جالب زیادی بود.»
با توجه به مهارت لینسکی در به تصویر کشیدن این زنان پیچیده – اغلب خطرناک – تعجب آور است که او اغلب در زندگی خود برچسب “مهم” زده شده است. او خوش صحبت و خجالتی است، اما این اشتباه است که فکر کنیم به این معنی است که نمی تواند یا نمی تواند برای خودش یا دیگران پایبند باشد. لینسکی میگوید: «من فردی خواستار نیستم، و فردی نیستم که به چیزهای زیادی نیاز داشته باشم. “بنابراین وقتی صحبت می کنم، این چیزی است که به شدت به آن اعتقاد دارم. من حاضرم از آن دفاع کنم.»
آیا اولین باری را به یاد می آورید که شما را فروتن خطاب کردند، یا اولین باری که از آن به عنوان یک برچسب آگاه شدید؟