مصاحبه گابریلا بالداچینو با “سرخورده”

چیزهای زیادی وجود دارد که من با مورگان ارتباط دارم. منظورم این است که قطعا حس شوخ طبعی او، قبل از هر چیز. او یک جورهایی خشک و شوخ است و عاشق کنایه است و دوست دارد به شیوه ای دوست داشتنی به مردم سختی بدهد، می دانید؟ او واقعاً با کنایه به آن تمایل دارد.

من فکر می کنم آنچه در مورد این پروژه باورنکردنی بود این بود که به نوعی سوررئال ترین تجربه یادگیری بود که می توانستم بخواهم. این یک استاد کلاس در بازیگری از این بازیگر باورنکردنی بود، وقتی جلوی دوربین نبودم با کارگردان شگفت‌انگیزمان آدام شنکمن می‌نشینم و کار او را تماشا می‌کردم و با گروه فیلم‌برداری و تهیه‌کنندگانمان صحبت می‌کردم. من فقط می خواستم از تک تک افراد چیزهای زیادی یاد بگیرم و فقط تمام اطلاعات ممکن را جذب کنم. بنابراین فراتر از هر چیزی بود که می توانستم تصور کنم. خیلی سورئال بود

گابریلا بالداچینو و ایدینا منزل

فیلم افسون شده

بله، در ابتدا جدید بودن کمی دلهره آور است زیرا شما در این زمینه قدم می گذارید طلسم شده کیهانی که خیلی جا افتاده است اما کاملاً دیوانه کننده بود زیرا من به شدت به این بازیگران بزرگ شده بودم و هرگز چیزی کمتر از استقبال و در آغوش گرفتن در صحنه فیلمبرداری احساس نکردم. و انصافا این جالب ترین چیز بود. منظورم این است که 15 سال از حضور همه بازیگران اصلی می گذشت، بنابراین هیجان زیادی پیرامون این دیدار وجود داشت. فقط محبت همه وجود داشت و واقعاً شادترین فضا بود.

همچنین، من همچنین می‌توانم این آهنگ واقعا باورنکردنی را در فیلم بخوانم که بسیار دوستش دارم، زیرا می‌توانیم یاد بگیریم و بفهمیم که مورگان به چه چیزی فکر می‌کند و چه احساسی دارد. این واقعاً در مورد این فشار است که او احساس می کند کامل است. او در این دنیای افسانه ای عالی زندگی می کند، و احساس می کند اگر همه چیز در اطرافش بی نقص است، پس چرا او اینطور نیست؟ و فکر می‌کنم بسیاری از مردم، از جمله خود من، واقعاً می‌توانند با آنچه مورگان احساس می‌کند ارتباط برقرار کنند: این فشار برای فهمیدن همه چیز، به خصوص وقتی در حال بزرگ شدن هستیم و شاید «عالی» برای همه مناسب نباشد، و ما همه فقط سعی می کنند چیزی را که کاملاً ناقص است پیدا کنند.

درست. من احساس می‌کنم که مورگان یک چیزهای بیشتری دارد لحظه در تکرار دوم تصویر اصلی او را چقدر از نزدیک مطالعه کردید؟ آیا رفتاری وجود داشت که مطمئن شوید در تصویر خود بگنجانید و در عین حال او را از آن خود کرده باشید؟

واقعاً قابل توجه است که فکر کنیم بیش از 15 سال از آن زمان می گذرد طلسم شده برای اولین بار در سال 2007 منتشر شد. با این حال، تصویری که امی آدامز آشکارا با ساخارین و در عین حال جسورانه مصمم از ژیزل به تصویر می کشد – به غیر از آن آهنگ های جذابی که کمربند می بندد – برای همه کسانی که فیلم را در آن زمان در صفحه نمایش های تلویزیونی ما که به طور قابل توجهی باکس تر بودند، آشنا می ماند. اکنون بیش از یک دهه بعد، بالاخره فیلم دیزنی دنباله‌ای با عنوان مناسب دریافت می‌کند افسون شده: نگاهی به این که ژیزل پس از ترک شهر نیویورک به سمت حومه مونروویل چگونه به نظر می رسد.

امیلی شوردیزنی

من همیشه به واکنش بهترین دوستم مت می خندم، زیرا وقتی با او تماس گرفتم و به او گفتم، او در واقع 20 ثانیه، شاید بیشتر، در فیس تایم به من خیره شد. و ناگهان، او فقط شروع به جیغ زدن کرد. مثل اینکه دوربین گوشی می لرزید! او واقعاً آن را از دست داد، و من فقط می خندیدم و گریه می کردم. این واقعاً خاص است زیرا فکر می‌کنم همه کسانی که به من نزدیک هستند می‌دانستند که من در تمام عمرم از سنین پایین چقدر برای رسیدن به چنین چیزی زحمت کشیده‌ام. فکر می‌کنم واقعاً لحظه‌ی خاصی بود که با همه آن افرادی که همیشه در این راه از من حمایت می‌کردند به اشتراک گذاشتم.

این شگفت انگیز است! و منظورم این است که صادقانه بگویم، این واقعیت که این یک عکس دیزنی است نیز بسیار مهم است. این یک سکوی پرش عظیم است. بنابراین من می توانم تصور کنم که زندگی شما از اینجا به بعد بسیار شلوغ خواهد بود.

متشکرم! راستش را بخواهید، توصیف این تجربه در کل بسیار سخت است. من احساس می کنم که من فقط در کلمات از دست می دهم. این واقعاً شوکه کننده بود زیرا فکر نمی کردم زندگی ام مرا به آن سمت و سویی سوق دهد، زیرا در مدرسه فیلم در USC به قصد فیلمساز شدن بودم.

من سعی می کنم همه آنها را به تصویر بکشم، اما راهی که پیش رفت این بود که همه چیز با شوک خالص شروع شد. مثلاً، همه باید متوقف می شدند و یک ثانیه برای پردازش آن وقت می گذاشتند. و منظورم این است که وقتی به من گفتند من هم همین واکنش را داشتم. من به معنای واقعی کلمه فقط یخ زده بودم. اما اولین کسی که زنگ زدم مادرم بود، معلوم است! و او شروع به جیغ زدن کرد، و سپس خواهرم به داخل اتاق دوید، و سپس پدرم به داخل اتاق دوید، و این دیوانه کننده بود، زیرا در واقع نمی‌توانستم آن لحظه را شخصاً با کسی در میان بگذارم. همه چیز در FaceTime بود، زیرا ما در طول همه گیری در نقاط مختلف جهان بودیم، بنابراین مجبور شدم با همه تماس بگیرم.

دختر ناتنی او که اکنون نوجوان است، با بازی گابریلا بالداچینو، شخصیتی است که خط داستانی آن در قلب داستان قرار دارد. افسون شده… احتمالاً این بار بیشتر از ژیزل است. و بدون دادن *خیلی* زیاد، پرسونای ظریف او – قسمتهای مساوی نوجوانی که در فکر نوجوانی و قهرمانی مصمم است – تماشا کردن را مجذوب خود می کند. جهان شهری با گابریلا نشستم تا درباره فیلم صحبت کنیم، از جمله نحوه پیوستن به گروه بازیگری که اولین بار در آن حضور نداشت، واکنش خانواده اش به بازی او در نقش مورگان، و همکاری نزدیک با امی چگونه بود. خود آدامز

این اولین نقش شما در یک فیلم دیزنی است. تبریک میگم تجربه چطور بود؟

امیلی شوردیزنی

بله، و من فقط می توانم تصور کنم که تیراندازی با امی آدامز نیز شگفت انگیز بود. بازی کردن با او چگونه بود، به خصوص در آن لحظاتی که مورگان احساس می کند قرار است ژیزل را از دست بدهد؟ قطعا یکی از صحنه های احساسی تر برای من بود. مثلا من گریه کردم؟ شاید! *خنده*

همچنین دیوانه کننده است، زیرا برای بسیاری از دوستان من، بخشی جدایی ناپذیر از همه دوران کودکی ما بود. ما با پرستش این فیلم بزرگ شدیم، و اینکه بخشی از آن باشیم – چیزی که جایگاه ویژه‌ای برای همه ما دارد – بسیار شگفت‌آور بود.



منبع

او واقعاً همینطور است! او تمام چیزی است که شما می خواهید او باشد و بیشتر. او صادقانه مانند یک ژیزل واقعی است. او یک شخصیت مادرانه و عاقل است، بنابراین خیلی باحال است.

دوستان و خانواده تان در مورد نقش آفرینی شما چه فکری می کنند و چه کسی خاطره انگیزترین واکنش را نسبت به گفتن این خبر از شما داشت؟

آره قطعا احساسی بود حتی در بین عکس‌ها وقتی دوربین متوقف شد، اشک‌های زیادی جاری شد. من فکر می کنم ما هنوز به نوعی همه چیز را احساس می کردیم و سنگینی آن لحظه را احساس می کردیم. یک روز واقعاً آرام سر صحنه فیلمبرداری بود. فقط من و امی بودیم و کارگردان ما این محیط واقعا صمیمی را ایجاد کرد. زمانی که ما مشغول فیلمبرداری بودیم او فقط چند نفر در اتاق بود، بنابراین ما می‌توانستیم واقعاً احساس نزدیکی کنیم. همچنین فکر می‌کنم، تمام احساساتی که در این صحنه احساس می‌کردم برای من واقعاً تشدید شد، زیرا این صحنه‌ای بود که با امی در شیمی خوانده‌ام، زمانی که در فرآیند تست بازیگری مثل شش ماه قبل بودم، خواندم. و بنابراین من با او روی کنده درخت روی زمین سالن رقص نشسته بودم و در واقع داشتیم صحنه را با هم فیلمبرداری می کردیم و این غیر قابل باور بود. همه چیز منتهی به آن لحظه از جلوی چشمانم گذشت. این فقط یکی از آن لحظاتی بود که برای همیشه آن را نگه دارم.

100 درصد آیا می توانید به توصیه های عاقلانه ای فکر کنید که بازیگران در طول مدتی که در صحنه فیلمبرداری به شما می دادند؟

فکر می کنم یک مثال خوب زمانی است که آنها به خانه جدید نقل مکان می کنند، و مورگان احساس می کند که ژیزل در آستانه ورود به یک آهنگ است و از او التماس می کند که نخواند. *خنده* او به وضوح خشمگین است، اما من هرگز نمی خواستم این احساس را داشته باشم که مورگان به هیچ وجه آزرده خاطر یا قضاوت کننده است، زیرا برای او واقعاً سرگرم کننده است. و من نمی‌خواستم آن بخش از تحسین مورگان برای ژیزل را از دست بدهم – رابطه‌ای که ما آن را می‌شناسیم و دوست داریم و در اولین بار می‌بینیم. طلسم شده. فکر می‌کنم این شگفتی کودکانه را که از فیلم اول واقعاً می‌خواستم روی آن تمرکز کنم، بازمی‌گرداند. من می خواستم به آن احترام بگذارم.

من احساس می کنم آن تعاملات شخصیت ها بسیار شگفت انگیز است. آیا با وجود اینکه در این گروه از بازیگران تازه کار بودید، احساس می کردید که پیدا کردن شیار خود نسبتاً آسان است؟

گابریلا بالداچینو

آره حتما او در فیلم اول خیلی جوان بود. طلسم شده به معنای واقعی کلمه فیلم مورد علاقه من در دوران رشد بود، که این را برای من فوق العاده سورئال می کند. بنابراین فکر می‌کنم می‌توانیم بگوییم که به خوبی مطالعه کرده‌ام! من بارها آن را تماشا کرده‌ام، و در آن زمان نمی‌دانستم برای چه چیزی آماده می‌شوم، یا حتی برای چیزی آماده می‌شدم. بنابراین من فکر می‌کنم مورگان نوجوان، با وجود اینکه اکنون بزرگ شده است، همچنان همان ستایش ژیزل را دارد، حتی اگر کمی عمیق‌تر در زیر این کنایه مدفون باشد.

اولین چیزی که به ذهنم می رسد این است که… حدس می زنم زمانی که برای اولین بار به ایرلند رفتیم، قبل از شروع فیلمبرداری، من باید لحظات بسیار ویژه ای را با امی سپری کنم تا این رابطه را با او به عنوان مادر و دختر ایجاد کنم. در یکی از اولین روزهایی که با هم بودیم، این گفتگوی صمیمانه واقعی را داشتیم که فکر می‌کنم به معنای واقعی کلمه تا آخر عمر با خودم خواهم داشت، زیرا با ورود به این روند، فشار زیادی را احساس کردم. بسیاری از آن‌ها به خود تحمیل شده‌اند، زیرا من واقعاً به خودم سخت می‌گیرم. اما امی به جای اینکه به من بگوید که چنین احساسی نداشته باشم، گفت که هر ناامنی که احساس می کنم – هر فشاری – برای انکار خودم. که مجبور نبودم آن احساس را سرکوب کنم. اینکه من فقط می‌توانم هر چیزی را که می‌خواهم احساس کنم، و می‌توانم از آن استفاده کنم و به مورگان بیاورم. و فکر می کنم نه فقط در آن لحظه، بلکه به طور کلی در زندگی از آن استفاده کرده ام.

این محتوا از اینستاگرام وارد شده است. ممکن است بتوانید همان محتوا را در قالب دیگری پیدا کنید، یا ممکن است بتوانید اطلاعات بیشتری را در وب سایت آنها بیابید.

بله، این شگفت انگیز به نظر می رسد. به کدام بخش از شخصیتت، مورگان، بیشتر احساس می کنی؟

امیلی شوردیزنی

این محتوا از اینستاگرام وارد شده است. ممکن است بتوانید همان محتوا را در قالب دیگری پیدا کنید، یا ممکن است بتوانید اطلاعات بیشتری را در وب سایت آنها بیابید.

شنیدنش خیلی خوبه منظورم این است که او آرام‌بخش‌ترین آدمی است که تا به حال وجود دارد.

اوه، آره! همه اعضای گروه بسیار حامی و عاقل بودند. فکر می‌کنم فهرست کاملی از توصیه‌ها را در طول مسیر، و از خدمه ما و تیم خلاق، انتخاب کرده‌ام. یادگیری از آن گروه از مردم غیر قابل مقایسه بود.