فصل 2 “نیلوفر سفید” و تعطیلات اینستاگرام

بعداً در قسمت، صحنه‌ای با دافنه (مگان فاهی) و هارپر (آبری پلازا) وجود دارد که به روشی متفاوت به همین ایده می‌پردازد. دافنه از هارپر می خواهد که با او به یک قصر در نوتو به یک سفر یک روزه برود، اما وقتی آنها به آنجا می رسند، هارپر متوجه می شود که در واقع دارند شب را سپری می کنند. دافنه با هیجان هیجان انگیز، هیجینک ها را با گفتن این جمله توضیح می دهد: «پس من داشتم در مورد نوتو می خواندم. خلاصه معماری، درست؟ و تصاویری از این پالازو بنابراین من فکر کردم، شاید بتوانیم یک تور داشته باشیم. بنابراین من با آنها تماس گرفتم و آنها به من گفتند، “می توانید کل مکان را برای شب اجاره کنید.” پس من این کار را کردم!» و وقتی هارپر با شک و تردید شدید و درست پاسخ داد، دافنه می‌گوید: «می‌خواستم منتظر بمانم تا ببینم ارزشش را دارد یا نه، اما حالا انگار مجبوریم، درست است؟»

فابیو لوینو/HBO

چیزی عمیقا خنده دار و ترسناک در این تبادل وجود دارد. این دو زن در نهایت شب را در یک قصر غول پیکر بدون همسرشان می گذرانند، زیرا به جای اینکه چیزی در مجله ببینند و بگویند: “شاید من می خواهم کاری انجام دهم. مشابه دافنه گفت: “من دقیقا همین را می خواهم.” یک تفاوت وجود دارد. ما دیگر برای خود تعطیلات نمی گذرانیم، تا حدی برای افراد دیگر تعطیلات را می گذرانیم – برای اینکه ثابت کنیم می توانیم به بهترین هتل ها برویم، در آن غذا بخوریم. اکثر رستوران‌های قابل اینستاگرام، و palazzo ضرب المثل خودمان را اجاره می‌کنیم. همه ما باید برای هر مکانی که می‌رویم در باشگاه باشیم. به جای اینکه خودمان بفهمیم، به مردم اجازه می‌دهیم به ما بگویند که چه می‌خواهیم.

من اینجا نیستم که ادعا کنم راه حلی برای این مشکل پیدا کرده ام. فکر می‌کنم نمایش از ما می‌خواهد از خود بپرسیم که با حذف خودانگیختگی تعطیلات چه چیزی را از دست می‌دهیم. داستان‌های مورد علاقه من از تجربیات سفرم معمولاً شامل کنار گذاشتن چک لیست است، مانند تصادفاً در رستورانی که از بیرون آنقدر بوی خوبی داشت که فقط مجبور شدم آن را امتحان کنم. دلیل اصلی اینکه ما به مکان های جدید می رویم دقیقاً همین است، زیرا آنها برای ما جدید هستند. و انجام این کار یک امتیاز است. اما اگر همان کاری را که دیگران انجام می‌دهیم، چیزی که ۱۲۸ بار در ریل‌های اینستاگرام تماشا کرده‌ایم، واقعاً جدید محسوب می‌شود؟ مانند پورتیا، من نیز به این زودی گوشی خود را در اقیانوس نمی‌اندازم، و هنوز تا زانو در یک سند Google برای سفری که هفته آینده خواهم داشت، هستم. اما شاید، فقط شاید، این بار فولدر اینستاگرام “تعطیلات inspo” را دست نخورده بگذارم.



منبع و بخشی از دلیلی که برای من بسیار ترسناک است این است که خودم را در این ایده می شناسم. برای هر تعطیلاتی که اخیراً رفته‌ام، ساعت‌ها در اینترنت به جستجوی بهترین رستوران‌ها پرداخته‌ام. من صفحات بی‌پایانی Google را جست‌وجو کرده‌ام و سعی می‌کنم تصمیم بگیرم در کدام محله بهتر بمانم — زیبا، عجیب و غریب و قابل عکاسی. من از دوستان بی‌شماری توصیه‌هایی خواسته‌ام و همه آن‌ها را در اسناد مختلف Google گردآوری کرده‌ام تا مطمئن شوم که تعطیلات من «سرگرم‌کننده‌ترین» ممکن است. اما، مثلا، برای چه؟ بنابراین یک عکس وایبی از بار هتل می تواند به مدت 24 ساعت در استوری های اینستاگرام من زنده بماند و دیگر هرگز نور روز را نبینم؟ بنابراین می توانم به دوستم بگویم I همچنین راویولی را در رستوران XYZ امتحان کردم و بله، زندگی من را تغییر داد؟ من تمام این آمادگی ها را انجام می دهم زیرا می خواهم عاشق هر مکانی که می شوم، شوم، اما شاید سفر اینطور نباشد. شما نمی توانید عاشق همه چیز شوید. و هیچ چیز جادویی وجود ندارد که از یک سفر دور شوید و دقیقاً همان داستان‌هایی را برای گفتن داشته باشید که بهترین دوستتان که سال قبل یک سفر انفرادی به پاریس داشته است.

در ابتدای فصل 2، قسمت 3، پورتیا (هیلی لو ریچاردسون) در حال گفتگو با آلبی (آدام دیمارکو) در مورد اینکه چقدر زندگی خسته کننده به نظر می رسد. “من در خانه خیلی احساس افسردگی می کردم، و فقط فکر می کردم که بیایم اینجا و چیزی احساس کنم… و حالا شما می آیید جایی همینطور و زیباست و عکس می گیرید و بعد متوجه می شوید که همه همینطور گرفته اند. عکس دقیقاً از همان نقطه. شما فقط برای اینستاگرام احمقانه محتوای اضافی ایجاد کردید.” و آلبی با عقیده ای نیمه تمام که حتی خودش هم آن را قبول نمی کند پاسخ می دهد: “گوشی خود را دور بینداز. آن را در اقیانوس بینداز.” قابل توجه است که پورتیا همچنان در آنجا می نشیند و با تلفن مذکور پیام می دهد و برعکس پرتاب آن در اقیانوس را انجام می دهد.

این همان چیزی است که پورتیا با مکالمه خود با آلبی نیز به آن دست یافته است. او می خواست به ایتالیا سفر کند تا چیزی احساس کند، و در عوض در نهایت احساس پوچی کرد. (البته، او با رئیسش در تعطیلات است، اما موضوع هنوز پابرجاست.) او زمان خود را در سیسیل مانند تکرار همان چیزهای دیگر می بیند. انصافاً، مردم صدها سال است که تعطیلات خود را به مکان هایی مانند ایتالیا می گذرانند، بنابراین او است از نظر فنی دقیقاً همان چیزی را که همه افراد دیگر تکرار می کنند. اما تفاوت با رسانه های اجتماعی این است که ما در مورد آن به روشی می دانیم که قبلاً نمی دانستیم. یک عنصر FOMO وجود دارد. اگر به تمام نقاطی که شخص دیگری انجام داده نرسید، از دست داده اید.

چند ماه پیش، یک را خواندم واکس داستانی در مورد سفر به “پایتخت اینستاگرام جهان”، پوزیتانو، که از آن زمان تاکنون مرا آزار داده است. پس از سفر یک هفته‌ای نویسنده ربکا جنینگز به شهر ایتالیا، او نوشت که تمام تعطیلات باعث شد او احساس ناراحتی کند، تا حدی به این دلیل که او اساساً تعطیلات مشابهی را گذرانده است که همه آنها را در اینستاگرام دنبال می‌کند. تماشای این فصل از نیلوفر سفید، واضح است که نمایش نه تنها ایده تعطیلات “اینستاگرام” را درک می کند – کامل با توصیه های دوستان، رزروهای Resy و فعالیت های مبتنی بر بررسی گوگل – بلکه می خواهد من را برای آن دعوت کند. و صادقانه بگویم، من سزاوار آن هستم.

اوبری پلازا و مگان فاهی در فصل دوم نیلوفر آبی