مانند بسیاری از زنان، شیو اغلب با زنستیزی نهادینهشده در حوزه کاری خود مقابله میکند، و به ندرت میتوان یک شخصیت زن پیچیده و خطاپذیر را دید که تحت تبعیض جنسیتی مبارزه میکند اما در مقابل آن قرار نمیگیرد. اما صرفاً تجربه جنسیت گرایی باعث ایجاد یک فمینیست نمی شود
شیو روی قهرمان فمینیست شما نیست
اما این تحلیل تنها یک جنبه از شخصیت شیو را پوشش می دهد. ما او را میشناسیم که از حق «بزرگترین پسر» کندال متنفر است، از تاریکترین انگیزههای برادرانش احساس انزجار میکند، و در لحظات بحران واکنشی عجولانه نشان میدهد. هر یک یا چند مورد از این احساسات میتوانست او را تشویق کند که در آخرین لحظه به کندال رای دهد، اما نادیده گرفتن ضعف شخصیتی او باعث بیانصافی او میشود. برای باز بسته بندی شیو به عنوان حلقه های “فمینیستی” به اندازه کندال که فریاد می زند “لعنت به مردسالاری!” در فصل سه
هیچ دنیایی برای شیو خارج از ساختارهای قدرت پدرسالارانه ای که در آن بزرگ شده بود وجود نداشت. او مجبور نیست اجازه دهد بارداری اش او را تا این حد به تام متصل کند و با این حال می کند. شیو خواه خود را به عنوان “عروسک خیمه شب بازی” خود به ماتسون معرفی کند یا با یک بازمانده تجاوز جنسی به دلیل شهادت علیه شرکت خانوادگی صحبت کند، شیو همیشه جنسیت گرایی ریشه دار را مکانیزم واقعی قدرت می دانست و هرگز در استفاده از آن تردید نکرد.