وقتی به «جرأت برهم زدن» فکر میکنم، فوراً به سراغ شکستن موانع میروم. من امسال یک بزرگ برای خودم شکستم. و این شکستن یک رکورد یا فرود یک ترفند نبود. ربطی به هیچ کدوم از اون چیزا نداشت به خودم استراحت دادم. این باید شهودی باشد، اما برای زنان با موفقیت بالا، مراقبت از خود به همان اندازه جسورانه و مخرب است. میدونی؟ اولویت دادن به سلامت روحی و جسمی برای من بسیار مفید بوده است. و راستش کاش زودتر متوجه این موضوع شده بودم. من اولین خانه ام را خریدم، بالاخره می توانم زمان خوبی را با دوستان و خانواده سپری کنم، این بدنم را التیام می دهم، و به خودم این فرصت را می دهم که دوباره عاشق اسنوبورد باشم.
حقیقت این است: شما فقط یک زندگی دارید و باید موفقیت و رضایتی را پیدا کنید که برای آن معنادار باشد شما. سرعت و دقت برای کسب مدال عالی هستند، اما وقتی صحبت از زندگی کامل به میان میآید چندان مهم نیست. چیزی که من کاملا متفاوت متوجه آن شده ام. و اکنون که به خودم موهبت زمان و اکتشاف داده ام، بسیار انگیزه دارم که ادامه دهم و کاری را که دوست دارم انجام دهم. بنابراین من همه شما را به انجام همین کار تشویق می کنم. به شکستن موانع، به ویژه موانعی که در مقابل خود می گذاریم، ادامه دهید. بچه ها خیلی ممنونم
پس می دانید، زمانی که من و پدرم در جاده بودیم، او در خانه مشغول کار بود، از دو خواهرم مراقبت می کرد و از هزاران مایل دورتر به من آرامش می داد. و او نگرانی های من را در چشم انداز قرار می دهد و به من کمک می کند تا برای همه چیز بیشتر حضور داشته باشم و سپاسگزار باشم. او همچنین مرا با قدرت میراث کرهایام مرتبط نگه میدارد، که جداییناپذیر دیدگاه من از جهان است. یادم میآید هر وقت جایی میرفتم او برایم یک دسته بزرگ از سوپ کرهای مورد علاقهام به نام miyeokguk درست میکرد. این سوپ جلبک دریایی است و من آن را خیلی دوست داشتم و او همیشه قبل از اینکه به سفر بروم یک دسته از آن را برایم درست می کرد. یادم میآید که هر جا میرفتم، همیشه میتوانستم تکهای از او را با خودم بیاورم. من خیلی خوشحالم که این شخص باورنکردنی را به عنوان مادرم و مهمتر از آن بهترین دوستم دارم.
و من بدون حمایت حامیانم، دوستانم و خانواده ام و به خصوص مادرم بوران که چنین نیرویی در زندگی من است، نمی توانستم این کار را انجام دهم. او چسبی است که خانواده و عقل من را در کنار هم نگه می دارد و احساس می کنم به اندازه کافی در مورد مادرم صحبت نمی کنم، زیرا. واقعا من بدون او اینجا نبودم او اولین کسی است که وقتی اتفاقی می افتد زنگ می زنم.