جوآن: به نظرم خنده دار بود
خوب، این چیزی است که اهمیت دارد. در ضمن جوآن واکنش مادر نازنینت را به نامزدی دیدیم. آیا او حداقل می دانست که چاک پیشتاز است؟ زیرا این یک شگفتی بزرگ است که بهار برای کسی باشد!
جوآن: نه واقعاً نه، چون راستش را بخواهید، در طول فیلمبرداری زیاد با خانواده خود صحبت نمی کنید. تو واقعا سرت شلوغه بنابراین من در مورد چاک با او صحبت نکرده بودم. او می دانست که یکی از پسرانم و یکی از دخترانم هر دو به تاهیتی می آیند تا با کسی ملاقات کنند، اما برای او کمی تعجب آور بود که گفتم: “سلام مامان، ما اینجا هستیم و من نامزد کرده ام. و او داماد جدید شما خواهد شد.»
اوه خدای من.
جوآن: من می دانم. او 92 سال دارد. من نمی خواستم به او حمله قلبی کنم، اما خوب شد.
خب، این همان چیزی بود که من تعجب می کردم، زیرا می گفتم: «لطفاً به من بگویید که او کمی سربالا بود، زیرا زن بیچاره نمی تواند برای اولین بار در چنین لحظه ای چیزی به این بزرگی را بفهمد! ”
جوآن: او میدانست که من با دو پسر روبرو هستم و بچههایم برای ملاقات با کسی میآیند. بنابراین من فکر می کنم این یک اشاره خوب بود.
با یک نکته کاملاً متفاوت، چاک، داستان پشت نامت را به من بگو.
چاک: این یک نام مستعار است. نام واقعی من چارلز است، اما من همیشه با چاک رفته ام. هرگز تعریف یا دلیل مشترکی وجود نداشت که چرا آن را دریافت کردم، اما مادرم به من گفت که با چارلز، افراد زیادی چاک نامیده می شوند و او نام چاک را دوست ندارد. کسی (به آن اشاره کرد) چاک، و ظاهراً داستان همین است. من همیشه آن را پشت سر گذاشته ام و آن را دوست دارم. وقتی ادامه دادم لیسانس طلاییگفتند چارلز یا چاک را می خواهی؟ گفتم: همیشه چاک بوده. از نظر قانونی، من باید چارلز را امضا کنم. اما داستان همین است.
مادرت در مورد املای آن چگونه تصمیم گرفت؟
چاک: من نمی توانم به این سوال پاسخ دهم، واقعاً نمی توانم. Jory وسط من، که شما هم زیاد آن را نمی شنوید. یک بازیگر بود، فکر کنم ویکتور جوری بود، که مادرم آن را از او انتخاب کرد.
بنابراین در نهایت، برنامه های شکرگزاری چیست؟ چاک، آیا سوپ چاک-آ-نودل خود را برای خانواده جون درست می کنی؟