که در افسون شده10 سال از عاشق شدن ژیزل و رابرت می گذرد. این زوج پس از رشد سریع زندگی خود در شهر، به همراه دختر جدیدشان سوفیا و دختر نوجوان رابرت، مورگان، به شهر حومه ای عجیب و غریب مونروویل نقل مکان می کنند تا به دنبال زندگی جدیدتر و شادتر باشند. متأسفانه، منطقه ساختوساز بدون وقفه که خانه بالای تثبیتکننده جدید خانواده است، بهعلاوه برخوردی نه چندان خوشآمد با ملکه زنبور محلی، مالوینا (رودولف)، ژیزل معمولاً خوشبین را در سرخوردگی بیشتر فرو میبرد.
امی آدامز: من فکر میکنم بین «سرگرمی کردن» به جای «مسخره کردن» مرز باریکی وجود دارد. همه دست اندرکاران فیلم اول و همه کسانی که در این فیلم نقش دارند چنان عشق عمیقی به داستان هایی دارند که ما به آنها چشمک می زنیم، بنابراین هیچ لحظه ای وجود ندارد که ما با آنها مسخره کنیم. [Disney] واژگان داریم باهاش خوش میگذرونیم
ژیزل که در تلاش برای سازگاری با حومه شهر است، روی یک عصای جادویی از آندلاسیا آرزو می کند. با این حال، طلسم زمانی که اشتیاق او برای زندگی افسانهای، کل شهر را به یک دهکده داستان پر از طومار تبدیل میکند که با ملکههای شیطان صفت و اژدهایان خشن است، تغییر میکند، در حالی که ژیزل به آرامی به نامادری بدجنس تبدیل میشود. مانند فیلم اول، سفر ژیزل در نبردی حماسی بین خیر و شر به اوج می رسد. اما این بار او باید با خودش روبرو شود.
مایا رودولف: این باعث می شود مخاطب احساس کند که با هم در حال شوخی هستیم و همه تجربه مشابهی داریم. این داستان را میگیرد – میدانی، افسانه و با خوشحالی همیشه – و سپس آن را روی سرش میچرخاند و آن را تغییر میدهد. همه اینها برای اولین بار بسیار هیجان انگیز بود. خیلی قشنگ انجام شد
در زیر، امی آدامز و مایا رودولف باز می شوند زرق و برق در مورد تبدیل شدن (به معنای واقعی کلمه) به شرورهای دیزنی، آواز خواندن با هم روی صفحه نمایش، و اینکه چرا زمان بندی نمی تواند برای بازگشت به جهان عالی باشد. طلسم شده.