پویایی چندگانه ای که من با پل و آندریا به اشتراک می گذارم چیزی است که گاهی اوقات “سه گانه بسته” نامیده می شود. این به این معنی است که ما به عنوان یک سه زوج تک همسر هستیم (من اغلب فکر می کنم باید یک کلمه برای این وجود داشته باشد – سه گانه؟) و هر سه ما با هم قرار می گذاریم. در چنین مجموعهای، هر فرد در واقع چهار رابطه برای فکر کردن دارد: رابطه با یک شریک، رابطه با شریک دیگر، رابطه هر سه با هم و رابطه شرکای خود با یکدیگر. اگر زیاد به نظر می رسد، خوب، اینطور است.
اما throuples (و شرکای در سایر پویایی های چند عشقی) که انجام دادن بچههای میخواهند مطمئناً میتوانند تشکیل خانواده بدهند – و بسیاری این کار را میکنند. در واقع، یک نفر در سن دیگو تبدیل شد اولین سه پدر قانونی خانواده در سال 2020 پس از پیروزی در یک نبرد حقوقی به نام همه در شناسنامه فرزندانشان.
افسانه شماره 7: روابط سه طرفه آینده واقعی ندارند
ما فوقالعاده خوش شانس بودهایم که خانوادههایمان ذهنی باز دارند و پویایی ما را میپذیرند—ما والدین و حتی پدربزرگها و مادربزرگهای یکدیگر را ملاقات کردهایم. با این اوصاف، همه به این اندازه خوش شانس نخواهند بود، و من نمیخواهم چالشهایی را که بسیاری از افراد در روابط غیرتکهمسری در حوزه خانواده گسترده با آن مواجه هستند، به حداقل برسانم. ما بیشتر از زمانی که ممکن بود در یک زوج سنتی انجام دهیم، برای معرفی یکدیگر به خانوادههایمان طول کشید. آن زمان مضطرب بود – هر کدام از ما در مورد اینکه خانوادههایمان چه واکنشی نشان خواهند داد، تردید داشتیم. اما در نهایت، آنها توانستند ببینند که چقدر خوشحالیم، و خوشبختانه، آنها شادی برای ما برنده شد
افسانه شماره 6: شما هرگز نمی توانید بچه دار شوید، درست است؟
طبق کتاب پیشگامانه دکتر جاستین لهملر در مورد جنسیت مدرن به من بگو چی میخواهی97 درصد از مردان و 87 درصد از زنان (افراد غیر باینری ذکر نشده اند) در مورد سه نفری خیال پردازی کرده اند – به این معنی که مردم سه نفری را خیلی راحت تر از سه نفری درک می کنند. در واقع، آنقدر زیاد است که من و شرکایم افرادی را داشته ایم که به معنای واقعی کلمه با آنها آشنا شده ایم، روی یک میز در یک بار خم شده اند و می پرسند: “پس آیا شما همیشه سه نفری دارید؟” پاسخ به آن (بدیهی است) این است: خوب بله، گاهی اوقات – اما این واقعاً به هیچ کس دیگری نیست؟
آیا افراد پولیس حسادت می کنند؟ البته! حتی میتوانم بگویم که احساس حسادت کمی بیشتر از روابط دو نفره قبلی در بین من رخ میدهد. اما این یک معامله شکن یا حتی نشانه ای نیست که چیزی اشتباه است. نکته کلیدی این است که با حسادت مقابله کنید و در مورد آن صحبت کنید، نه اینکه سعی کنید آن را نادیده بگیرید یا از آن فرار کنید.
یکی از بهترین چیزها در مورد حضور در یک گروه این است که بتوانید چیزهای مختلف را با شرکای مختلف به اشتراک بگذارید. برای مثال من و آندره آ عاشق دیدن فیلم های ترسناک و خرید در بازارهای قدیمی هستیم، در حالی که پل تقریباً هر کاری می کند تا از هر یک از این فعالیت ها اجتناب کند. یک بار، در تعطیلات، پل و آندریا ساعت 5 صبح از خواب بیدار شدند تا از کوهی بالا بروند سخت برای من بگذرد، ممنون من به غواصی رفتم و همه بعداً در بار هتل همدیگر را ملاقات کردیم تا در مورد روزهایمان گپ بزنیم. هفته گذشته، من و پل از یک موزه جنگ جهانی دوم بازدید کردیم و آندریا از نشستن در آن موزه بسیار خوشحال بود.
اما بعد متوجه شدیم که در واقع، ما می توانیم هر کاری که می خواهیم انجام دهیم، ما بالغ هستیم. ما هیچ قانونی را زیر پا نمی گذاریم (حداقل در این کشور، و ما بسیار خوش شانس هستیم که در جایی زندگی می کنیم که چنین است)، و «قوانین» که قبلاً بسیار نگران آن بودیم، فقط در ذهن دیگران وجود دارد. ما می توانیم هر کاری که زوج ها می توانند انجام دهند (و IMHO، ما آن را بهتر انجام می دهیم) انجام دهیم.
همانطور که زوج ها نیازی به انجام همه کارها با هم ندارند، ما سه نفر از ناحیه لگن به هم متصل نیستیم. اما اگر شما هستند که به همراهی نیاز دارید، تقریباً همیشه کسی را دارید که با انرژی شما مطابقت داشته باشد – حتی اگر این “انرژی” مربوط به نوازش کردن زیر پتو در پی جی های شما و تماشا کردن باشد.مسابقه درگ Ru Paul تنوع.
افسانه شماره 5: اما شما با خانواده های یکدیگر ملاقات نمی کنید؟
بنابراین نه، بودن در یک رابطه یا هر رابطه پلی دیگر، به این معنا نیست که شما به نوعی مصونیت فوقالعاده انسانی در برابر حسادت ایجاد کردهاید. حسادت مانند هر احساس دیگری است و احساس حسادت ذاتا چیز بدی نیست این در مورد آن چیزی است که شما انتخاب می کنید با آن احساس انجام دهید.
افسانه شماره 4: چند نفر تمام وقت خود را با هم می گذرانند، این تا حدی وحشتناک است
من و شرکای من در IKEA، در وسط بخش آشپزخانه، در مورد شیشه های کیلنر بحث می کنیم. من می گویم ما به اندازه کافی شیشه داریم و به هر حال همه چیز در آشپزخانه ما نیازی به نگهداری در شیشه ندارد. آندریا*، از سوی دیگر، فکر میکند که ما به شیشه نیاز داریم همه چیز– برنج، ماکارونی، عدس و غیره. پل* به کوزه ها اهمیتی نمی دهد، اما گرسنه می شود و می خواهد برود کوفته بیاورد. ما در حال جذب چند نگاه عجیب از زوج هایی هستیم که از آنجا عبور می کنند. آنها در حال تلاش برای کشف پویایی ما هستند. ما سه نفر هستیم اما مثل یک زوج با هم دعوا می کنیم. ما آشکارا با هم زندگی می کنیم، اما به نظر هم اتاقی نیستیم – این مطمئناً است.
از آنجایی که از سنین پایین و از بسیاری از بخشهای جامعه (فیلمها، موسیقی پاپ، تبلیغات و اغلب دوستان و خانوادههای خودمان) به ما آموختهاند که تک همسری تنها انتخاب واقعی معتبر است، مردم اغلب به این نتیجه میرسند که ما throuple فقط یک آزمایش یا یک پرتاب سرگرم کننده است.
نیمه شب شب سال نو را می بوسیم، در پروازهای طولانی مدت روی شانه های همدیگر می خوابیم، حلقه های خنده دار اینستاگرامی برای یکدیگر می فرستیم، به یکدیگر کمک می کنیم تا عکس ها را روی دیوارهای خانه ای که به اشتراک می گذاریم آویزان کنیم، همه به گربه ناسپاسمان غذا می دهیم. و مطمئن شوید که او در شب داخل خانه است، به یکدیگر یادآوری می کنیم که “آن کاری را که باید انجام دهیم”، به یکدیگر پیام می دهیم که “شیر بیاورید”، ما در مورد اینکه چه کسی باید زباله ها را بیرون بیاورد اختلاف نظر داریم، ما جوراب های یکدیگر را از بین می بریم. طبقه – و بله، ما در IKEA بحث های احمقانه ای داریم.
مردم تمایل دارند دیدگاهی بیش از حد جنسی نسبت به رابطه ما داشته باشند. این ممکن است به این دلیل باشد که بسیاری از افراد تنها نقطه مرجع برای هر نوع رابطه سه طرفه از پورن یا صحنهای در یک سری تبلیغاتی میآیند که در آن یک پسر خوششانس (همیشه آن پسر است) امتیاز سه نفری میگیرد.
ابی یک روزنامهنگار آزاد و نویسنده داستان است و متخصص در زمینههای جنسی، جنسیت و فمینیسم است. او در شرق لندن مستقر است.