ابی آکینتولایو، 33 ساله، در 13 سالگی از نیجریه مهاجرت کرد و اکنون به همراه همسرش جوزف و دخترش ایمیسیولووا که اکنون سه ماهه است در دالاس زندگی می کند. ابی یک دندانپزشک اطفال، یک پیمانکار مستقل بدون مرخصی خانوادگی است. او برنامه ریزی کرده بود که شش ماه مرخصی زایمان بگیرد، همه بدون حقوق.
بازگشت به اصل مرخصی با حقوق مقاله.
می دانستم زایمان سخت خواهد بود. من فقط انتظار نداشتم که زایمان من روزها طول بکشد، باید سه ساعت فشار بیاورم، و سپس با مایع روی ریه ها، میگرن و پره اکلامپسی پس از زایمان به مدت 9 روز در بیمارستان بستری می شدم. به خوبی به یاد دارم که روز آخر دکترم آمد و به من گفت: “تو داری به خانه می روی.” اشک ریختم اشتباه نکنید – خیالم راحت شد، اما بعد از 9 روز طولانی در بیمارستان که شاید فقط 10 دقیقه در هر بار خوابیدم، خسته شده بودم. درد تا هفته ترخیص ادامه داشت. پاهایم در ابتدا بسیار متورم شده بود، سپس بعد از اینکه تمام وزنم را از دست دادم، پوستم به نظر می رسید که 80 ساله بودم.
فکر میکردم دوست دارم باردار باشم، اما استفراغ بیش از حد داشتم، مدام نفخ میزدم و بعد به دیابت بارداری مبتلا میشدم، و این خیلی بد بود!
هیچ چیزی در مورد بارداری، تولد، یا تجربه پس از زایمان من چیزی نیست که می توانستم یا می توانستم پیش بینی کنم.