در یکی از تکاندهندهترین لحظات کل مجموعه، تری سیلور و چوزن با هم درگیر شدند، زیرا دانشآموزان میاگی-دو به کبرا کای نفوذ کردند و بزرگسالان به محل سیلور رفتند تا برای همیشه او را پایین بیاورند. همانطور که آنها به یکدیگر ضربه می زدند، به یکی از اتاق های مجموعه سیلور رفتند، جایی که او یک کاتانا گرفت و چوزن فاش کرد که شمشیرهای سای خود را با خود آورده است. این دو مسابقه حماسی خود را بیرون از خانه در آب بسیار کم عمق ادامه دادند.
بعد از اینکه کریس کل فصل را در زندان گذراند، هیچ اتفاقی برای او رخ نداد… درست است؟ خب این *هست* کبرا کای، بنابراین چند دقیقه ابتدایی فصل پایانی یکی از بزرگترین شگفتی ها را به همراه داشت.
در یک نقطه، چوزن با موفقیت سیلور را پایین آورد و میتوانست ضربه نهایی را وارد کند، اما چوزن پس از شنیدن تلاش جانی در مبارزه خود، حواسش پرت شد. متأسفانه سیلور از فرصت استفاده کرد و از کاتانای خود استفاده کرد و چوزن را بر پشت او زد و باعث شد خون زیادی از دستش برود و در آب بیفتد. سیلور او را آنجا رها کرد تا بمیرد.
پزشکی قانونی بلافاصله با مشکوک به او نگاه کرد و متوجه شد لباس او غرق در خون نیست، بلکه با ژل او ذوب شده است! معلوم شد، کل ماجرا بخشی از نقشه بزرگ کریس بوده است. او افسرانی را که او را به داخل آوردند پایین آورد و تقریباً به نظر می رسید که می خواهد پزشکی قانونی را مورد ضرب و شتم قرار دهد، اما کریس فقط یونیفورم را با او عوض کرد و به او اجازه داد به راحتی از کنار نگهبانان به سمت در قفل شده عبور کند. مشخص شد که او به دکتر فولسوم دروغ گفته تا به او نزدیک شود و شناسنامه او را بدزدد. او از شناسه برای خروج از مرکز استفاده کرد و با سیاه شدن صفحه نمایشگر با موفقیت از زندان فرار کرد.
پس از اینکه Miyagi-Do با موفقیت اعمال وحشتناک سیلور و کبرا کای را در معرض دید عموم قرار داد، دانیل شروع به نگرانی در مورد Chozen کرد. خوشبختانه، مشخص شد که او واقعاً از این حمله جان سالم به در برده است و مایک و جانی او را به کبرا کای آوردند. چوزن جراحاتش را فقط به عنوان یک زخم گوشتی از بین برد و دانیل بلافاصله به او اشاره کرد: “آره، اما مثل این است که همه گوشت شما» و در نهایت تحت مراقبت های پزشکی قرار گرفت.
TLDR: بله، کریس جان سالم به در برد، اما چه کسی می داند که بعداً چه اتفاقی می افتد؟
پس کسی نمرده؟
ما واقعاً دوباره در مورد کریس چیزی نشنیدیم تا اینکه پایان قسمت، زمانی که یکی از افسران پلیس در صحنه در کبرا کای به جانی، دانیل و بقیه اعضای گروه فاش کرد که چه اتفاقی برای کریس افتاده است. در حالی که ما هنوز از جزئیات چیزی که افسر پلیس به آنها گفت نمی دانیم، نمایش بلافاصله به زندان برگشت که در آن جسد کریس برای معاینه به دفتر پزشکی قانونی منتقل شد.
درست! همه کسانی که از دعواهای وحشیانه ای که رخ داد جان سالم به در می برند به طرز مضحکی خوش شانس هستند، اما هیچ کس در این فصل نمرده است. اما با توجه به اینکه اوضاع چگونه به پایان رسید – به خصوص در مورد کریس از زندان –کبرا کای بدون شک فصل 6 بزرگترین فصل خواهد بود.
تامارا فوئنتس Associate Entertainment Editor تامارا فوئنتس در حال حاضر دستیار سردبیر سرگرمی در Cosmopolitan است که در آن تلویزیون، فیلم، کتاب، افراد مشهور و موارد دیگر را پوشش می دهد.
خوب، کریس سعی کرد این کار را در اتاق ناهار خوری انجام دهد که دو نفر از هم زندانیان خود را در حال دعوا دید. پس از تلاش برای متوقف کردن جنگ، همه چیز بلافاصله به سمت جنوب پیش رفت، زمانی که یکی از آنها کریس را با خنجر زد و او را در کف اتاق ناهار در میانه هیاهو مرده رها کرد. اما این تمام ماجرا نیست…
کورتیس باندز بیکرنتفلیکس
برای کشف حقیقت آماده اید؟ خب اول باید به چیزهای بدیهی برسیم. حتی با وجود دهها مبارزهای که در فینال در جریان بود، در پایان، دو شخصیت وجود داشتند که احتمالاً زنده نبودند: جان کریس و چوزن. پس زنده ماندند؟
چه اتفاقی برای چوزن افتاد در پایان کبرا کای فصل 5؟
TL;DR: بله، چوزن جان سالم به در برد و امیدوارم هر چه زودتر با کومیکو متحد شود.
آیا جان کریس واقعاً در پایان از دنیا رفت؟ کبرا کای فصل 5؟
فقط یک هشدار است که ما عمیقاً وارد آن خواهیم شد کبرا کای فصل 5 اسپویلر چون وجود دارد زیاد برای صحبت در مورد زمانی که به آن فینال بزرگ می رسد. اگر هنوز نرفته اید، قطعاً برمی گردم و فصل را تمام می کنم. اما اگر شما دارند این فصل تمام شد، پس می دانید که مسابقه بزرگ دقیقاً زیبا نبود. حتی ابتدای اپیزود باعث شگفتی بزرگی برای طرفداران شد و ما را به این سوال واداشت که آیا شخصیتهای خاصی حتی برای فصل 6 برمیگردند (اگر این اتفاق بیفتد). کبرا کای ممکن است هرگز نمیرد، اما این بدان معنا نیست که این شخصیت ها شکست ناپذیر هستند.
قسمت پایانی فصل پنجم با کریس در جلسه درمانی معمول او شروع شد. او خاطرنشان کرد که احساس میکند زمانش رو به پایان است و از همه کارهایی که انجام داده پشیمان است، زیرا این کار میراث او را بر روی زمین لکه دار کرده است. دکتر فولسوم سعی کرد او را دلداری دهد و به او گفت می توان بهتر عمل کند و زندگی او را بچرخاند.